با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Radio Frequency

American: ˈreɪdiˌoʊˈfriːkwənsi British: ˈreɪdɪəʊˈfriːkwənsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بسامد رادیویی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد radio frequency

  1. noun wave between audio and infrared
    Synonyms: audio frequency, carrier frequency, extremely high frequency, high frequency, intermediate frequency, low frequency, medium frequency, RF, superhigh frequency, ultrahigh frequency, very high frequency, very low frequency

ارجاع به لغت radio frequency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «radio frequency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/radio frequency

لغات نزدیک radio frequency

پیشنهاد بهبود معانی